منصور سهرابی
دریاچه ارومیه که هر ساله مقدار ۵/۵ میلیارد متر مکعب آب را از طریق ۲۱ رودخانه در خود جای میداد، در سالهای اخیر به دلیل انقطاع آب از طریق سد سازی و کمبود آب ورودی و افت سفرههای آب زیرزمینی حوضه، سطح وسیعی از آن تبدیل به شورهزار شده است. این شوری آب سبب گردیده است تا این زیست بوم که روزگاری میزبان صدها هزار فلامینگو و هزاران پرنده کوچنده دیگر بود، اهمیت خود را به عنوان یک مسیر بین المللی پرندگان مهاجر از دست بدهد. همچنین تغییرات اکولوژیکی ناشی از کمبود آب باعث شده است که جمعیت آرتمیاها به عنوان تنها موجودات زنده در این دریاچه نسبت به سالهای گذ شته تا ۴۰ برابر کاهش پیدا کند.
تراز اکولوژیک دریاچە:
تراز اكولوژیك دریاچە ارومیە ۱۲۷۴.۱ متر، در مساحتی برابر با ۴۳۴۸ كیلومترمربع و حجم آب آن ۱۴۵۷۶ میلیون مترمكعب است. تراز اکولوژیک ترازی است که موجودات زنده در دریاچه امکان زیست و تعامل با محیط داشتە باشند. در تراز اکولوژیک دریاچۀ ارومیە حد آستانه شوری دریاچه به ۲۴۰ گرم بر لیتر میرسد کە در آن آرتمیا (جاندار سختپوستِ آبهای شور) فرصت رشد پیدا میکند. در چند سال اخیر شوری دریاچه بیش از ۳۰۰ گرم بر لیتر بوده، بنابراین آرتمیا در این شرایط امکان حیات نداشته است.
سالیانه افت تراز ۴۰ سانتیمتر بوده است کە در نتیجه این افت تراز بیش از ۳۰ میلیارد مترمكعب از حجم آب دریاچه ارومیه در اثر تبخیر و عدم ورود حقابه سالیانه از بین رفته است و در اثر پسروی قابل توجە سطح دریاچه، میزان خشكی دریاچه در شهریور ۱۳۹۳ و در اوخر مهر ماە ١٤٠١به حدی رسید كه قسمت عمدەای از دریاچە با خشکی کامل مواجە شد و تراز دریاچە برابر گزارش ستاد احیای دریاچە در مورخ ١/٠٩/ ١٤٠١ برابر ١٢٧۰.٠٤بود.
مطابق مطالعات دیرینه اقلیم شناسی انجام گرفته توسط مؤسسه علوم جوی و اقیانوسی دانشگاه میامی آمریكا، وبا بررسی عناصر موجود در بستر دریاچه ارومیه، دریاچه ارومیه طی بازه ۱۲۰۰۰ ساله با وجود تغییرات جوی و بارشهای متفاوت (از ۱۸۰ تا ۳۷۰) میلیمتر در سال، هیچ زمان خشك شدگی كامل را تجربه نكرده است.
آب كشاورزی و حقابه محیطزیستی
یکی از عوامل موثر بر خشکی دریاچه ارومیه، کشاورزی نامتوازن در این حوضه است. سیاستهای توسعە و ایدە خودکفایی در بخش کشاورزی بهجای آنکە به زندگی مردم منطقه زندگی ببخشد به تهدیدی برای حیات دریاچه تبدیل شده است. کشاورزی سنتی و توسعه بیش از حد آن اگرچه در مقطعی سبب شد تا زندگی روستایی در شمال غرب ایران توسعه پیدا کند اما با دست بردن بیش از حد در منابع آبی مانع از تامین حقآبه دریاچه ارومیه شد. از کل پتانسیل آب تجدیدپذیر حوضه ۴۶۹۹ میلیون در بخش کشاورزی مصرف میشود. برابر آمار دفتر برنامە ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو درصد مصرف آب از منابع تجدید پذیر در این حوضە ٧٤ ٪ است کە ٣٤ ٪ از سقف مجاز برداشت آب از منابع تجدید پذیر کە ٤٠ ٪ است بیشتر است و عمدە آن در بخش کشاورزی برداشت میشود.
شکل بالا بیانگر آن است کە در حوضە دریاچە ارومیە سطح زیر کشت محصولات آبی در طی ٤٠ سال تقریبا دو برابر شدە است. برای نمونە در فاصلە کمتر از ١٠ سال سطح محصولات زراعی آبی در استان آذربایجان غربی در سال زراعی ١٣٨٧-١٣٨٦کە ۲۶۵۳۴۰ هکتار بود بە ۳۰۳۶۳۷ هکتار در سال زراعی ٩۵- ١٣٩٤ افزایش پیدا کرد. با افزایش سطح زیر کشت آبی برداشت آب از منابع تجدید پذیر در حوضە افزایش یافت و تراز دریاچە کاهش پیدا کرد(شکل زیر).
بعد از جنگ ایران و عرق، دولت سازندگی درصدد بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ بود و این امر نیاز به درآمد و بودجه سنگین داشت که صادرات نفت و گاز بهتنهایی کفاف این امر را نمیداد لذا نیاز به درآمدهای غیرنفتی و اشتغالزایی بیش از پیش مورد توجە دولتمردان قرار گرفت. به همین سبب وزارتخانهها و دستگاههایی که توان اشتغالزایی و تولید درآمد غیرنفتی در کوتاه مدت داشتند مأموریت یافتند تا علاوه بر ایجاد اشتغال، درآمدهای غیرنفتی کشور را نیز افزایش دهند. در میان دستگاههای اجرایی کشور، وزارت کشاورزی مسئولیت ویژهای برای اجرای این سیاست داشت. برای اجرایی کردن این سیاست، مدیران بخش کشاورزی با ارائه وامهای کشاورزی کم بهره و بلند مدت، اقدام به تشویق اهالی بومی برای تغییر کاربری اراضی موات به کشاورزی، اقزایش بیرویه سطح زیرکشت، ارائه مجوز برداشت از آبهای سطحی و سپس آبهای زیرزمینی، تغییر الگوی کشت و…. نمودند. در کنار آن سدسازی بیرویه و فراتر از نیاز به بهانه تأمین آب مورد نیاز بخش صنعت و کشاورزی انجام شد که این سدسازیها و حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی موجب تسریع در فرایند خشک شدن دریاچه ارومیه شد. از معضلات دیگر بخش کشاورزی در حوضە دریاچە ارومیە در ۵۰ سال اخیر علاوە بر افزایش سطح کشت تغییر الگوهای کشت از گیاهان کم مصرف بە گیاهان پر مصرف از لحاظ آبی بودە است، بطوریکە سیاستهای غلط وزارت جهاد کشاورزی و نیرو، کشاورزان را ترغیب کرد کە سطح کشت گیاهانی همچون چغندر قند، ذرت، گندم آبی، یونجە و باغات سنتی بادام و انگور تبدیل به مزارع سیب، هلو و محصولاتی شدند که برای تولید آنها نیاز به آب زیادی هست.
ادامە این روند کە در حال حاضر هم ادامە دارد و دریاچە ارومیە را ابتدا بە تالابی فصلی و در نهایت بە شورەزار تبدیل خواهد کرد. برداشت بیرویه از منابع آبی سطحی و زیرزمینی موجب تخریب خاك و نشست زمین شده است. بهطوریکە در این حوضە دشتهای زیادی بە فهرست دشت های ممنوعە کشور اضافە شدهاند.
نظربهاینکە کشاورزی یک متهم اصلی خشک شدن دریاچە ارومیە بهحساب میآید، از سوی کارشناسان متعدد گفته شده کە برای کاهش برداشت آب در کشاورزی میبایست سیستم و روشهای آبیاری را تغییر داد. برای آنکە هم راندمان مصرف آب را بالا برد و هم آنکە از هدر روی آب جلوگیری کرد. نکتە اساسی در بسیاری از این استدلالها مغفول ماندە کە هدرروی ظاهری آب در سیستم آبیاری سنتی است کە بخش مهمی از آن بە طبیعت بر میگردد و از سوی دیگر تجارب در کشورهای خشک و نیمە خشک کە مبنای توسعە در آنها بر توسعە کشاورزی استوار بودە، حاکی از آن است کە استفادە از روشهای آبیاری تحت فشار بیشتر برای تبدیل زمین های زراعی دیم بە آبی بودە تا تامین حقآبە طبیعت. در واقع تا زمانیکە میزان برداشت آب از منابع آب تجدید پذیر کاهش پیدا نکند، تغییر روشهای آبیاری کمکی بە احیا و حفاظت تالابها نخواهد کرد. ابتدا میبایست سقف برداشت آب از منابع تجدید پذیر آبی را بە نزدیک ٤٠ ٪ رساند سپس سیستم های آبیاری را بە سیستم های باراندمان بالاتر تغییر داد.
ناگفتە نماند در حوضە دریاچە ارومیە دشتهای حاضلخیری از جملە دشت موکریان وجود دارد کە با مدیریت بهینە و درست میتوان با کمترین آسیب بە محیط زیست بالاترین عملکرد را داشت. تغییر کاربری مراتع بە زمین های دیم کم بازدە و با سیستم آبیاری تحت فشار و حفر چاەهای بی رویە تغییر زمینهای دیم بە آبی کمکی بە احیا تالابها از جملە دریاچە ارومیە نخواهد کرد.
پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه:
مهاجرت:
خشکسالی های مستمر، بیآبی و عدم تأمین معیشت، تخریب اکوسیستم و بخش کشاورزی حوضه (تخریب اراضی و باغات)، شیوع برخی بیماریهای محتمل ناشی از ریزگردهای دریاچه، بسیاری از ساکنان اطراف دریاچه ارومیه را به دنبال دستیابی به رفاه و فرصتهای بهتر زندگی به سوی مهاجرت به مراکز شهری سوق خواهد داد و این امر حاشیه نشینی در بسیاری از مناطق شهری کشور بهویژه کلانشهرها و پایتخت را تشدید خواهد کرد. از طرف دیگر با توجه به اینکه دریاچه ارومیه مرکز اکوتوریستی مهمی است، با خشک شدن دریاچه، تمام مناطقی که تحت تأثیر این پدید قرار دارند، با رکود گردشگر داخلی مواجه خواهند شد کە این عامل نیز پدیدە مهاجرت در این حوضە را تشدید کردە و معضلات حاشیە نشینی را افزایش میدهد.
افت تراز و شوری آب های زیر زمینی:
در حالیکە مسئولان سابق ستاد احیای دریاچە ارومیە بیان میکردند کە شوری برخی از آبخوانها ناشی از چندلایه بودن آنها و همچنین برداشت از آبهای فسیلی است و نه پیشروی آب شور. نتایج برخی از مطالعات در این زمینە خلاف نظر این مسوولین را اثبات میکند.
برداشت منابع زیرزمینی در سفره های مجاور دریا و دریاچه های آب شور علاوه بر کاهش سطح آب باعث تغییر کیفیت آب هم شدە و باعث پیشروی آب شور به سمت سفره می شود. نفوذ آب شور به سمت سفرههای آب زیرزمینی بهصورت یک زبانه از طرف دریا به زیر آب شیرین آبخوان صورت میگیرد که به گوهی آب شور معروف است. شور شدن سفره های آب زیرمینی در مواردی غیر قابل بازگشت است که تاثیر مستقیم در امنیت آبی در زمینه شرب و کشاورزی خواهد گذاشت. گزارش شدە است کە خطر نفوذ آب شور از سمت ساحل دریاچه به سمت نواحی که دارای افت شدید در تراز آب زیرزمینی هستند، وجود دارد. مطالعات نشان میدهد آسیب پذیری نفوذ آب شور دریاچه ارومیه به آبخوان ساحلی بر مبنای شاخص گالدیت در شمال شرقی آبخوان و در جنوب شرقی آبخوان بهدلیل آنکە از اراضی کم شیبی هستند بسیار بالا است. آسیبپذیری در شمال آبخوان متوسط و در شرق کم است.
طوفان نمک:
پیش از افت قابل توجه سطح آب دریاچه ارومیە در دو دهه ١٣٧٠ و ٨٠ متوسط كل املاح محلول (TDS) آن برابر با ۲۰۵ گرم بر لیتر بوده است، در حال حاضر این عدد بە بیش از ٣٠٠ افزایش یافتە است.
همچنین میزان تبخیر سالانه از سطح دریاچه، حدود نیم متر است. این مقدار با توجه به عمق متوسط دریاچه (۶ متر) رقم بالایی است.
مطالعهای که در سال ۱۳۹۶ روی کانونهای غبار با منشأ داخلی بهوسیله مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف انجام شد، نشان داد که حدود ۹۰ درصد از کانونهای دارای پتانسیل غبار در بازه تراز بین ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۱.۵ متر قرار گرفتهاند و با افزایش تراز در بازه ۱۲۷۱.۷۵ تا ۱۲۷۲ متر، تقریبا همه مساحت پهنههای مستعد تولید گرد و غبار بهوسیله آب دریاچه پوشیده خواهد شد. اما روند خشکی دریاچە ارومیە در چند سال اخیر حاکی از آنست کە تراز دریاچە در فاصلە ١٢٧٠ تا ١٢٧١ در نوسان بودە است کە این امر منجر بە ظهور کانونهای جدید گرد وغبار نمکی خواهد شد.
مطالعات متعدد نشان دادەاند کە خشکی دریاچه ارومیه موجب نهشته شدن رسوبات نمکی و ظهور بستری مناسب برای شکلگیری ریزگردهای خطرناك در مواقع وزش طوفان های شدید میشود.
با توجە بهاینکە رسوبات سطحی و فوقانی دریاچه ها از جملە محلهای مهمی هستند که قابلیت زیادی برای جذب آلودگی دارند. فلزات سنگین پس از ورود به یک منبع آبی به تدریج در بستر آن به صورتهای مختلف هم چون فاز معدنی جامد، جذب سطحی به رسوبات دانه ریز و یا بقایای مواد آلی تجمع مییابند. گزارش شدە است که غلظت عناصر As ،Cu ،Ni ،Co ،Hg ،Cd ،Th و U در دریاچە ارومیە بیشتر از متوسط پوستهای هستند.
با توجه به جهت بادهای غالب کە در منطقه در مسیر جنوبغرب و غرب و جنوب شرق میباشند، احتمال آسیب دیدگی شهرهای ساحلی حاشیه شرقی تا شمالشرقی و حتی شمالغربی دریاچه ارومیه در اثر طوفانهای نمکی بسیار زیاد است.
با خشک شدن کامل دریاچه ارومیه یک کویر نمک با وسعت بیش از ۴۴۰۰ کیلومتر مربع تشکیل خواهد شد. پیامدهای خشک شدن دریاچه، در شکل پیدایش کانون ریزگردساز در شما لغرب کشور، شوری و نابودی زمین های کشاورزی استانهای پیرامون، برآورد شدە کە استانهای مختلف کشور تحت تاثیر طوفان نمکی واقع خواهند شد و تنها در استان آذربایجان شرقی ۶۰۷ هزار هکتار زمین کشاورزی نابود خواهد شد.
چمعبندی:
با مرور مطلعات متعدد، مهمترین پارامترهای مؤثر بر خشک شدن دریاچه عبارتند از:گسترش کشاورزی نامتوازن در حوضە آبریز دریاچە، برهم زدن شرایط اکولوژیکی منطقه، کم توجهی به مدیریت منابع آبی، احداث سدها و آب بندها کە ناشی از فعالیت انسانی هستند و در حد کمتر تغییرات آب و هوایی .
آنچه مسلم است مطابق آمار و اطلاعات وزارت نیرو میزان میانگین بلندمدت منابع آب سطحی ورودی به دریاچه ارومیه از ۴۵۷۳ میلیون متر مکعب تا دهه ۱۳۷۰ به ۲۰۵۲ میلیون متر مکعب پس از آن کاهش یافته و در این بین مهمترین عامل مطرح شده توسعه اراضی کشاورزی آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه از ۳۴۹ هزار هکتار در اوایل دهه ۱۳۶۰ به ۶۳۰ هزار هکتار در دهه ۱۳۹۰ است که منجر به افزایش برداشت از منابع آب حوضه شده است، کە البتە این روند همچنان ادامە دارد بطوریکە طبق آمار غیر رسمی مساحت زیر کشت آبی در حوضە دریاچە ارومیە بە بالای ٧٠٠ هزار هکتار رسیدە و بیش از ١٠٢ هزار چاە عمیق و نیمە عمیق با مجوز و بدون مجوز در این حوضە حفر شدە است.
شرایط کنونی دریاچه. ارومیه در واقع حاصل اجرای سناریوی برداشت ۷٤ درصدی از منابع آب تجدیدپذیر حوضه و عدم تخصیص و تأمین حقابه زیست محیطی دریاچه ارومیه میباشد. این سناریو منجر به این شده است که تراز دریاچه تا نزدیک ۱۲۷۰ متر بالاتر از سطح دریا کاهش پیدا کند.
با ادامە روند خشکی دریاچه ارومیه خسارت و آسیبهای بسیاری بر سلامت و بهداشت ساکنین حوضه و معیشت آنها، تخریب اکوسیستم و بخش کشاورزی حوضه را در پی خواهد داشت. چالش ها و مسائل اجتماعی مانند افزایش مهاجرت و حاشیە نشینی در شهرهای بزرگ نیز از جمله آثار محتمل تداوم وضعیت کنونی دریاچه ارومیه است.
آنچە کە مسلم است حاکمیت در عمل ارادەای قوی برای حفظ و حمایت و حتی احیای دریاچە نداشتە است و در این بین تضاد منافع بین ارگانهای مختلف با یکدیگر و با مردم و محیط زیست این دریاچە را در آستانە خشکی کامل قرار داده است. پروژەهای سازەای کە عمدتاً بهوسیله نهادهای وابستە بە سپاە پاسدران بە نام احیای دریاچە ارومیە کلید خوردند نە تنها وضعیت دریاچە را بهبود نبخشیدند که با تخریب بیشتر، عدالت زیست محیطی و حق طبیعت بیشتر تضییع شد کە از جملە آن میتوان بە پروژە انتقال آب از حوضە مجاور زاب بە دریاچە ارومیە اشارە کرد کە با هزینە بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان نە تنها نقش چندانی در احیای دریاچە نخواهد داشت بلکە آسیب جدی بە حوضە مبدا نیز وارد خواهد کرد.
قسمتهای زیادی از دریاچە پلایایی شدە و حتی در صورت تامین آب کافی کە غیر ممکن بە نظر میرسد امکان نگهداری آن بهدلیل کاهش عمق وجود نخواهد داشت.
روند سدسازی و گسترش کشاورزی آبی در این حوضە نشان از آن دارد بهجای نگین فیروزەای شمالغرب کشور در آیندەای نە چندان دور شاهد تالابی فصلی برای چندین سال و در نهایت خشکی کامل دریاچە خواهیم بود.
دریاچە ارومیە تنها قربانی و آخرین قربانی مدیریت تخریبی نظام جمهوری اسلامی نخواهد بود. خشکاندە شدن سایر تالابها، ادامە روند افزایش کسری تجمعی آبخوانها با حفر چاە و برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، فرسایش خاک، بیابانزایی و بحران ریز گردها، تخریب مراتع و جنگلها و… همە نشان از سیر قهقرایی سرزمین توسط جمهوری اسلامی دارد.
منابع:
– امیر شمشکی و غلامحسین کرمی. ١٣٩٨. تغییرات زمانی و مکانی جریان آب زیرزمینی در ساحل جنوب شرقی دریاچه ارومیه، هیدروژئولوژی، سال چهارم، شماره١.
– مینا سودی ، حجت احمدی ، مهدی یاسی ، استفانو سیبیلا .و سجاداحمد حمیدی.١٣٩٨. تنظیم منحنی فرمان سدها با استفاده از مفهوم جریان زیست محیطی (مطالعه موردی: رودخانه های منتخب منتهی به دریاچهی ارومیه). تحقیقات منابع آب ایران. سال پانزدهم، شماره ٢، ص ٣٤١-٣٢٩
– احمد اصل هاشمی.١٤٠٠. بررسی ویژگیهای اکولوژیکی دریاچه ارومیه و راهکارهای احیای آن. فصلنامه ی کاربرد شیمی در محیط زیست، سال دوازدهم، شماره ی ٤۵، صفحات ۶۰-٤٩.
- فاطمه نظری، محسن موذن، وارطان سیمونز.١٣٩٩. ارزیابی آماری فلزات سنگین و عناصر رادیواکتیو موجود در رسوبات و نمکهای برجای مانده در بستر خشک شده دریاچه ارومیه. علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره بیست و دوم، شماره پنج.
- مهدی امینی ، حسین کوهستانی ، فاطمه کاظمیه.١٤٠٠. شناخت و اولویت بندی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و محییط زیستی خشک شدن دریاچه ارومیه در روستاهای پیرامون، نشریه آب و توسعه پایدار. سال هشتم،شماره ١، صفحات۵١ تا ٦٢.
- بررسی تجارب برنامه احیای درياچه ارومیه، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری.١٣٩٨
- فراز و فرودهای احیا ء،مروری بر چالش های احیای دریاچه ارومیه، ویژەنامە روزنامە پیام ما، زمستان ١٤٠٠
- احیای دریاچه ارومیه؛ آزمون نظام حکمرانی مدیریت آب ایران، دبیرخانه کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه ١٤٠١
- پارامترهای مؤثر بر مسائل زیستمحیطی در شمال غرب ایران، )مطالعۀ موردی: خشک شدن دریاچه ارومیه(.محسن جانپرور، فرید عباسی- الهام قباسفیدی- دریا مازندرانی-جغرافیا و مخاطرات محیطی، شمارۀ سی و پنجم، پاییز ١٣٩٩، صص ١۵٧-١٤٣
- منصور سهرابی. ١٤٠٠. انتقال آب از زاب بە دریاچۀ ارومیە؛ درمانِ درد یا بیحاصل و دردسرِ آینده؟رادیو فردا،
https://www.radiofarda.com/a/result-transferring-water-zab-river-lake-urmia/۳۱۳۴۰۱۸۴.html
- محسن جانپرور، فرید عباسی، الهام قباسفیدی، دریا مازندرانی.١٣٩٩. پارامترهای مؤثر بر مسائل زیست محیطی در شمال غرب ایران، مطالعۀ موردی: خشک شدن دریاچه ارومیه. جغرافیا و مخاطرات محیطی، شمارۀ سی و پنجم. صص ١۵٧-١٤٣
- حسین مختاری هشی، امین مرادی ۲۰۲۱ Political Spatial Planning;. ۳(۲). ۱۱۷-۱۳۱
- Babak Vaheddoost, Hafzullah Aksoy.۲۰۱۸. Interaction of groundwater with Lake Urmia in Iran. Hydrological ProcessesVolume۳۲, Issue۲, Pages ۳۲۸۳-۳۲۹5. https://doi.org/۱۰.۱۰۰۲/hyp.۱۳۲۶۳
- منوچهر فرج زاده، سینا الهی، فرناز حاج محمدي و مرضیه کازرانی.١٣٩٦. مقدمه اي بر شناخت رودهاي ایران.
- مهنوش مقدسی ،سعید مرید ، مجید دلاور .و حمیده حسینی صفا.١٣٩٨. چالش ها و تقابل تأمین آب كشاورزی و حقابه محیط زیستی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه. تحقیقات منابع آب ایران،سال پانزدهم، شماره ٢
سیروس احمدي و محمد اکبرزاده.١٣٩٧. پیامدهای سیاسی- امنیتی خشک شدن دریاچه ارومیه. فصلنامه ژئوپلیتیک سال چهاردهم، شماره سوم. صفحات ٩۵ تا ۱۲۷