به گزارش خبرگزاری خانه ملت، معاون آب و آبفای وزارت نیرو در جلسه شورای اداری چهارمحال و بختیاری از «حل مشکلات طرح انتقال آب بن-بروجن» خبر داد. او همچنین گفت که برای ۲۲۹ روستای چهارمحال و بختیاری تا پایان سال ۱۴۰۰ آب پایدار تامین میشود.
طرح انتقال آب بن-بروجن مورد انتقاد شدید فعالان محیط زیست دلنگران حوضه آبریز گاوخونی است و از سوی برخی مقامهای وزارت نیرو و شرکتهای مشاور و پیمانکاران به عنوان وجهالمصالحه انتقال آب از بخشهای دیگر حوضه کارون به زایندهرود به مقامهای استان چهجارمحال و بختیاری ارائه شده است. لازم به ذکر است که بر اساس این طرح، سالانه ۴۰ میلیون مترمکعب آب از زایندهرود بعد از گذر از ۱۲۸ کیلومتر به حوضه آبریز کارون منتقل میشود، که به معنای اجرای پروژه خط انتقال و تامین پول و اعتبار برای شرکتهای مشاور و مجری است.
تقیزاده خامسی همچنین درباره آبگیر طرح بن-بروجن گفت که «حل این موضوع همت استانداران اصفهان و چهارمحال و بختیاری را میطلبد تا توافقی کنند و مسائل حل شود. ساخت آبگیر بیشتر از سه ماه زمان نمیبرد و مساحت زمین موردنیاز نیز کمتر از ۵ هزار متر است.»
برخی از فعالان حوضه کارون معتقدند که وزارت نیرو با این کار به دنبال جلب رضایت برای طرحهای انتقال آب از بهشتآباد و کوهرنگ ۳ و همراهی مقامهای استان چهارمحال و بختیاری است. برخی از مقامهای چهارمحال و بختیاری برای جلب رضایت رای دهندگان از انتقال آب از زایندهرود به حوضه کارون در محدوده استان دفاع کردهاند.
تقیزاده خامسی که رابطهای بسیار قوی با شرکتهای مشاور و قرارگاه خاتمالانبیا دارد، بارها تاکید کرده که وزارت نیرو بر اجرای پروژه بن-بروجن اصرار دارد. یک کارشناس آب در شهرکرد به آبنیوز گفت: «اجرایی شدن پروژه بن-بروجن اگر منتهی به موافقت مقامهای استان با دیگر پروژههای انتقال آب بین حوضهای شود، گروههای ویژه مجری آن طرحها را به سود مالی خواهد رساند.»
برخی از فعالان دلنگران حوضه کارون برای جبران کسری آب از این حوضه مخالفتی با انتقال آب از زایندهرود ندارند، در حالیکه به عنوان مخالفان انتقال آب بینحوضهای معروف شدهاند. سکوت نسبی رسانهای در باره طرح انتقال آب بن-بروجن باعث شده برخی از حامیان محافظت از زایندهرود احساس کنند که رسانهها نسبت به این حوضه نگاهی تبعیضآمیز و منفی دارند.
به هم خوردن تعادل حوضههای آبریز در اثر دخالتهای انسانی و تغییر میزان کشت و مصرف آب، آثار بسیار منفیای بر روی دشتهای محدوده کارون و زایندهرود برجای گذاشته و میزان نشست زمین در این دو حوضه به وضعیتی نگران کننده رسیده است.
اونچه به نظرم فعالان محیط زیست در هر دو سمت زاینده رود و کارون دارن اشتباه میکنن، «بازی کردن در زمین سیاستمداران» است. سیاستمداران ایران در هر استانی که باشند تلاش میکنند در این سیستم غیرشفاف و فاسد برای خود، گروه خود، و شهر و منطقهی خود تا جای ممکن پول و امکانات جدید خلق کنند، و محیط زیست، آب، حق مردم، حق کشاورز به حاشیه میره و میشه زیر مجموعهی خواستههای سیاستمداران.
بنابراین یک فعال محیط زیست اگر واقعا خواستهاش «پایداری محیط زِیست» هست تا در این بستر سالم انسانها فارغ از نژاد و قومیت و دین زندگی سالم در بلند مدت تجربه کنند، بنابراین این فعال محیط زیست باید دینامیکهای حاکم بر زمین بازی رو بشناسه. یکیش همین غیرشفاف بودن در سیاستگذاریها و تصمیمگیریها و نبود رسانههای آزاد هست که سیاستمدار میتونه بدون پاسخگویی به کارهای نامشروع به نفع گروه محدودی از آدمها (شامل قومیتها و مرزهای سیاسی) ادامه بده. یک فعال محیط زیست به نظرم یک فعال آزادی رسانهها و شفافیت مالی و شفافیت سیاستگذاری هم هست. یا میشه مسئله رو به شکلی تعریف کرد که یک فعال محیط زیست با فعالان مدنی دیگه دست در دست هم و هماهنگ با اونها مطالبهگری کنه.
من اگر با انتقال آب با تونل یا با لوله از کوهرنگ و بهشت آباد و خرسان و ونک و خزر و فینسک راحت نیستم، باید همون استانداردهایی که در مورد این طرحها در نظر میگیرم. مثلا «موازین یونسکو در انتقال آب بین حوضه ای» رو باید در مورد طرحهای انتقال آب که برای من هم آب میارن به رسمیت بشناسم.