خرسان ۳: پروژه‌ای نگران کننده برای مردم و محیط زیست

گزارشی از محسن جعفری

مسیر پیشنهادی انتقال آب از سد خرسان ۳(طوس‌آب)

هنوز حاشیه‌های ساخت و آب‌گیری سد چم‌شیر و مخالفت‌های پیاپی فعالان حوزه آب و محیط زیست مبنی بر آسیب‌های اجتماعی و فاجعه محیط زیستی پیرامون آن به پایان نرسیده بود که بار دیگر اخبار راه‌اندازی سد خرسان ۳ بسیاری از کارشناسان را نگران کرده است. 

سد در دست ساخت خرسان ۳ که در ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخه‌های کارون در زاگرس است که با ۲۴ کیلومترمربع وسعت، ۱۵۵ مترارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی ایران خواهد بود. متولیان امر و در راس آن وزارت نیرو، با این توجیه که ساخت این سد کمک شایانی به انتقال آب به حوضه‌های همجوار خواهد کرد بدون در نظر گرفتن اثرات مخرب محیط زیستی طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای همواره از پاسخ‌گویی به معضلات پس از احداث این سد طفره می‌روند. 

موضوع انتقال آب از حوضه‌های جنوب غرب به حوضه‌های ایران مرکزی، سال‌هااست که از سوی کارشناسان  مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  این انتقال‌ها که به گفته مسوولان و با توجیه‌های مختلفی از جمله «فرستادن آب اضافه‌ای که نهایتاً به خلیج فارس خواهد ریخت» و بخش بزرگی از آن صرف کشاورزی در دشت‌های تشنه ایران مرکزی شده، بدون ارزیابی‌های مستقل اثرات زیست محیطی انجام گرفته و به اعتقاد بسیاری از فعالان و کارشناسان حوزه محیط زیست، اثرات مخرب غیر قابل جبرانی دارد.  

کشاورزان خوزستان نیز در سال‌های اخیر با نگرانی نسبت به انتقال آب از سرچشمه‌های رودهای کارون و دز و کرخه به حوضه‌هایی دیگر می‌نگرند. سد خرسان ۳ بخش قابل توجهی از آب کارون را تامین می‌کند و حذف آبی که رود خرسان به کارون می‌رساند، خبر خوبی برای خوزستان نیست. 

از سوی دیگر، اجرایی شدن طرح انتقال آب از سرشاخه‌های کارون علاوه بر تاثیر منفی بر صنعت و کشاورزی استان، تالاب‌ها، گردشگری، محیط زیست، آبزیان و محصولات غذایی را در این استان تحت تاثیر قرار خواهد داد.

محل احداث سد


سدسازی: به چه قیمتی؟

در دهه‌های اخیر سدسازی نه تنها مشکلات کشاورزان، آب و برق و بسیاری از موارد دیگر به گفته مسوولان را حل نکرده بلکه در دراز مدت اثرات سوء بسیاری را برجای گذاشته است. اثراتی که مستقیماً بر وضعیت جنگل‌ها و مراتع، اکوسیستم‌ها، فرهنگ، آثار باستانی و میراث فرهنگی، کشاورزی سایه افکنده است.

به عقیده کارشناسان، احداث هر سد بایستی طرحی کاملاً کارشناسی و بعد از ارزیابی‌های دقیق باشد. ساخت یک سد بدون مطالعات اجتماعی (آیا احداث سد باعث زیر آب فرورفتن خانه، زندگی و اراضی مردم می‌شود؟) و مطالعات اقتصادی (آیا احداث سد از نظر اقتصادی به صرفه است) و نیز مطالعات فنی (از لحاظ فنی می توان روی رود خانه سد احداث کرد) انجام نمی‌گیرد، اما بر اساس شواهد، در ایران مطالعات و ارزیابی‌های  اقتصادی و اجتماعی و محیط زیستی در حد توجیه پروژه، آن هم بدون بهره‌گیری از کارشناسان مستقل بوده است.

مسوولان وزارت نیرو معمولا به اظهارنظرها و هشدارهای کارشناسان مستقل وقعی نمی‌نهد. پیش از آغاز به ساخت سد خرسان ۳ بسیاری از کارشناسان، فعالان و کنشگران محیط زیست گفته بودند که  با احداث این سد ۲۴ آبادی با بیش از ۸۰۰ خانوار در ۲ استان چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد به زیر آب خواهد رفت، آن‌هم همراه با از بین رفتن معیشت هزاران نفر در حوزه زراعت و باغداری، دامداری، پرورش زنبورعسل و آبزی‌پروری. همچنین آبشار آتشگاه به عنوان طولانی‌ترین آبشار خاورمیانه که یکی از آثار ارزشمند و مزیت‌های منحصربه فرد طبیعی، اقتصادی و اشتغال‌زایی منطقه به‌شمار می‌رود نیز در دریاچه سد غرق خواهد شد.

انتقال آب  به بهانه تامین آب معیشتی مردم مناطق کم‌آب در حوضه‌هایی دیگر، از سوی برخی صاحبان فن موضوعی رد شده است. چندی پیش مهدی قمشی رییس دانشکده مهندسی علوم آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران اهواز ضمن ابراز مخالفت با ساخت یا بهره‌برداری از  سدهای در مسیر رودخانه کارون گفت: “ساخت سد جدید روی رودخانه کارون از نظر علمی از دو جنبه مردود است، نخست اینکه تعداد سدهای فعلی در مسیر کارون برای ذخیره آب به اندازه مسیر رودخانه و کمی بیشتر است و کارون ظرفیت دیگری برای ذخیره آب ندارد بنابراین ساخت هیچ سدی توجیه علمی ندارد، دیگر اینکه ساخت سد با هدف ذخیره آب و انتقال آب بین حوضه ای نیز به هیچ وجه قابل توجیه نیست و ظرفیت کارون واقعا اجازه مصرف اضافه یا انتقال بین حوضه‌ای را به هیچ عنوان ندارد.”

مهدی قمشی افزود: “در مطالعه قدیم سد خرسان ۳ به‌عنوان یک سد جریانی و برای تولید نیرو پیش‌بینی شده بود اما مشخصات جدیدی که درباره این سد بیان شده با مطالعات قبلی سازگاری ندارد، ما اطلاعی از جزییات طرح جدید سد خرسان ۳ نداریم و تنها اهداف آن اعلام شده، اگرچه وزارت نیرو به نمایندگی از سایر استان‌ها متولی پاسداری از منابع است و به عنوان نماینده خوزستان نیز باید به مسائل این استان توجه داشته باشد اما در این زمینه وزارت نیرو کوتاهی کرده و جانب‌دارانه در مسیر کارون و موارد مصرف آن تصمیم‌گیری می‌کند که نه علمی است و نه قابل قبول.”

رییس دانشکده مهندسی علوم آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران در ادامه گفت: “به‌هیچ وجه موافق این ادعا نیستم که طرح‌های انتقال آب برای تامین شرب اجرا می‌شود، این بازی با کلمات است، زیرا هیچکدام از استان‌های کشور مشکلی برای تامین آب شرب از منابع خودشان (منابع قابل استحصال درون حوضه یا درون استان) ندارند و حتی توان تامین آب برای صنعت و بخشی از کشاورزی از منابع خود را هم به اندازه کافی دارند، بنابراین هدف طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای برای استفاده مازاد کشاورزی است، بدین ترتیب این استان‌ها باید مصرف بخش کشاورزی را کاهش دهند چرا که با قیمت‌ تمام شده برای هر مترمکعب آب انتقالی، این طرح‌ها به هیچ وجه برای کشاورزی و صنعت و حتی شرب و بهداشت توجیه ندارند.”

از سوی دیگر یک کارشناس حوزه آب و منابع طبیعی به شرط عدم انتشار نامش با آبانگان گفتگو کرد با بیان اینکه با اجرای طرح‌های انتقال آب در بالادست، در حقیقت پایین دست نابود خواهد شد گفت: “ما اکنون با بحران جدی آب در خوزستان روبرو هستیم و میزان ورودی آب به خلیج فارس بسیار کم شده و کیفیت آب پایین آمده و این در حالی است که در هنگام مد دریا، شوری آب همه نخلستان‌ها را متاثر خواهد کرد. حدود ۶ میلیون نخل تاکنون از بین رفته و بحران اجتماعی در کاهش توان صیادی بیشتر شده است.  متاسفانه احداث سد خرسان ۳ در وهله اول طولانی‌ترین آبشار ما یعنی آتشگاه را نابود خواهد کرد و باعث از بین رفتن چندین هزار هکتار جنگل خواهد شد و صدها خانوار باید از آن منطقه نقل مکان کنند و مسیر عشایر هم تغییر خواهد کرد.”

عدالت محیط زیستی: قربانی بزرگ مدیران سازه‌ای

در طول سه دهه اخیر، ساخت اکثر سازه‌های مدیریت آب اگر به نفع یک منطقه و گروهی از مردم تمام شده، اما آسیب محیط زیستی این پروژه‌ها و تخریب زندگی مردمان نواحی دیگر را نمی‌توان نادیده گرفت. اگر احداث سد کارون ۳ به افزایش تولید برق و مدیریت جریان رود کارون کمک کرد، اما نزدیک به ده ‌هزار نفر از اهالی روستاهای محدوده‌ای که درون مخزن سد قرار می‌گرفت مجبور به مهاجرت شدند و هزاران درخت جنگل‌های زاگرس زیر آب غرق شدند و مردند.  اگر آبی ازسد خرسان ۳ برای حوضه‌های ایران مرکزی در محدوده‌ استان‌های اصفهان، یزد و کرمان فراهم شود، به بهای کاهش حق‌آبه مردمان و محیط زیست حوضه کارون خواهد بود. کاهش آب این رود احتمال پیشروی آب شور خلیج فارس و شور شدن آب‌های زیرزمینی در جنوب‌غرب خوزستان را بیشتر خواهد کرد. 

گرچه مسوولان جمهوری اسلامی توجهی به آب به عنوان یکی از حقوق بشر ندارند و احمیت حفاظت از محیط زیست را در عمل نادیده می‌گیرند، اما سرنوشت منطقه بزرگی از جنوب کشور وابسته به زنده نگاه داشتن کارون و اکوسیستم‌های محدوده زاگرس و جلگه خوزستان است. دستکاری‌های مدیران فن‌سالار آب در طبیعت، تهدیدی جدی برای زندگی انسان‌ها و دیگر جانداران این محدوده در آینده خواهد بود.